صاحب «کشف الغمة» از «مناقب ابوالمؤید خوارزمی» به روایت ابن عباس آورده که: چون رسول الله در سال اول از هجرت میان مهاجر و انصار عقد مؤاخات انداخت، حضرت امیر را برادری تعیین نفرمود. حضرت امیر ملول شد و از مسجد بیرون آمد و راه صحرا گرفت. در صحرا جویی باریک بود که خشک شده بود. به آنجا درآمده، پهلو بر زمین نهاد و از غایت ملال به خواب رفت و قدری خاک تن امیر را که برهنه شده بود، آلوده ساخت.

آن حضرت که امیر را غائب دید، به نور فراست دانست که ملول شده. از عقب او روان گردیده، او را در خواب یافت. بنشست و خاک از تنش پاک فرموده، گفت: «قم یا أباتراب» در خشم شدی که تو را با کسی برادری نداده؟ والله که تو را برای خود ذخیره کردم. آیا تو راضی نیستی که باشی از من به منزله ی هارون از موسی، زیرا که بعد از من هیچ پیغمبری نیست؟ یا علی! هر که تو را دوست دارد، امن و ایمان گرد او درآید، و هر که تو را دوست ندارد، حق تعالی او را بمیراند به مرگ جاهلیت.

 

توضیح:

«بهاء الدین علی بن عیسی اَربِلی» وفاتش در 693 هـ . ق/ از شعراء و کتّاب و محدّثین و منشیان شیعی عراق است که در بغداد قبل از استیلای تاتار و بعد از آن مشاغل دیوانی داشته، مخصوصاً پس از انتصاب «عطاملک جوینی» مؤلف «تاریخ جهانگشای» به حکومت عراق، آن مورّخ دانشمند که اهل ادب را گرامی می داشت، بهاء الدین اربلی را در سال 657 هـ . ق در دیوان به سمت کتابت منصوب کرده و بهاء الدین تا سال فوت خود در این مقام باقی بوده و از مدّاحان و خواصّ خاندان جوینی و خواجه نصیرالدّین محسوب می شده است و از جمله شعرائی ست که خواجه را بعد از وفات مرثیه گفته. علیّ بن عیسی اربلی مؤلف کتابی ست به عربی در شرح حال ائمۀ اثناعشریه به نام «کَشفُ الغُمَّةِ في مَعرِفةِ الأَئِمَّةِ» که او را در میان شیعه و مردم ایران مشهور کرده است (تاریخ مغول تألیف اقبال آشتیانی، ص 505). تألیفات دیگر او عبارت است از: «طیف الانشاء» مشهور به «رسالة الطّیف»، «المقامات الاربع» و غیر ذلک (هدیّة العارفین طبع استانبول، ج1، ص 714).

 

(از صفحه ی 10 کتاب «لطائف الطوائف» اثر مولانا فخرالدین علی صفی. به سعی و اهتمام استاد احمد گلچین معانی. چاپ هشتم، انتشارات اقبال، تهران، 1378 هجری شمسی.)