معرفی مسجد سلیمیه از آثار دوران سلطان سلیم دوّم عثمانی که بدست معمار سنان ساخته شد.

 

از صفحات 569 تا 571 جلد دوّم کتاب:

بلر، شیلا؛ بلوم، جاناتان (1386). هنر و معماری اسلامی. 2ج، چاپ دوّم، ترجمه­ی دکتر یعقوب آژند. تهران: سمت و فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران.

شاهکار سنان مجتمعی بود در ادرنه که برای سلیم دوّم (سلطنت از سال 1566 تا 1574م.) فرزند و جانشین سلیمان برپا کرد. با اینکه ادرنه دیگر پایتخت نبود، ولی دروازه­ی مهمی برای متصرفات عثمانی در اروپا و نقطه­ی مهمی برای لشکرکشیها به غرب محسوب می شد. طبق نوشته­ی مؤرخ این زمان اولیا چلبی، شهزاده سلیم پیشتر بناها را سفارش داده بود و وجوه این بناهای جدید هم از غنایم لشکرکشی به قبرس که بالغ بر 27760 مبلغ گردید، تأمین شد.

مجتمع سلیمیه در سال 1568 م. در یک نقطه­ی مهم مرکز شهر (در مساحتی برابر 190 در 130 متر) که یک زمانی قصر ایلدریم بایزید در آن بود، شروع شد. مسجد آن در مرکز مجتمع قرار گرفت؛ مدرسه و دارالحدیث در زوایای پشتی ساخته شد و یک بازار سرپوشیده – به ترکی اراسته – [راسته فارسی] که بعدها برپا گردید، در حاشیه قرار گرفت.

طبق شرح حال سنان در «تذکرة البنیان» اثر ساعی مصطفی چلبی تقریباً در اواخر زندگی سنان:

«سلطان سلیم­خان دستور داد مسجدی در ادرنه برپا شود ... خدمتگزار او [سنان] طرحی تهیه کرد که در نقطه­ی مهمی از شهر قرار گرفته بود و مسجد یک گنبد و چهار مناره در زوایا داشت. مناره­ی اوچ شَـرَفه­لی مناره­ی کلفت ولی مناره­های سلیمیه قلمی بود. مشکلات قرار دادن پلکان در سه طبقه میله­ی قلمی مناره بر همگان روشن است. معماران مسیحی همواره اعلام می کردند که گنبدی مثل گنبد ایاصوفیه در قلمرو اسلام نمی­توان یافت؛ آنها مدعی بودند که هیچ معمار مسلمانی قادر به ساخت چنین گنبدی نیست. من [سنان] در این مسجد با یاری خدا و خواست سلطان سلیم­خان گنبدی برپا کردم که شش متر مکعب بلندتر و چهار متر مکعب پهن­تر از گنبد ایاصوفیه است.»

این لاف سنان دقیقاً صحیح است: گنبد تقریباً با همان قطر گنبد اندکی بیضوی ایاصوفیه و بلندتر از آن است ولی کل سایبان آن دوازده متر کوتاهتر از پوشش تاج آن است. امروزه نیز می توان به ادعای سنان صحه گذاشت و معتقد شد که معماری عثمانی سرانجام بر معماری جهان اسلام پیشی گرفته است.

مجتمع سلیمیه از دور دیده می­شود و نیمرخ فراموش نشدنی را به نمایش می­گذارد: چهار مناره­ی قلمی با شیارهای خیاره­ای از برای تأکید بر عمودیت، از بلندترین مناره­های جهان اسلام بود (از زمین تا کاکل آن 70/89 متر است). این مناره­ها توده­ی مرکزی را به حصار کشیده و آن را از پیرامونش جدا کرده است. ولی توجه سنان به ارتفاع بنا ظاهر آن را کمتر از مجتمع سلیمانیه انسجام بخشیده است. در مجتمع سلیمیه مناره­ها در پیرامون صحن قرار گرفته­اند و تقابلی در برابر توده­ی مرکزی بلند گنبد پدید آورده­اند و گنبدها و نیم­گنبدها بدون اینکه ساقه­ گنبد بلند سلیمیه را قطع کنند، رو به پایین سرازیر شده­اند. با این همه، پروردگی و پختگی دقیق ظاهر سلیمیه عالی است. بیرون­زدگی تدریجی پشت­بندها نشاندهنده­ی نظام حفاظ ظریف آن است. جزئیات شبکه­های پنجره­ها و طارمیها در تقابل با ملایمت و تعادل دیوارهاست؛ بهره­گیری عادی از ماسه­سنگ قرمز و رنگ خاکستری تیره­ی بامهای سربی رنگ دیوارها را تبدیل به نوعی رنگ عسلی کرده است؛ و آرایش دقیق فضاهای خالی و پیش­کرده­ها موجب شده نور به موازات سطح بنا به نوسان درآید و موّاج بنماید.

مسجد سلیمیه همچون مسجد شهزاده از دو بخش مساوی تشکیل شده، یکی باز و دیگری بسته؛ امّا مربعهای بنای استانبول در ادرنه جای خود را به مجموعه­ای از مستطیلهای جانبی (60 در 40 متر) داده است. در صحن وسیع همراه با وضوخانه­ای در وسط، ردیف طاقگانها با ستونهای گرانیت و مرمری و سرستونهای مقرنس­کاری شده و هلالیهایی با قطاعهای متناوب قرمز و سفید قرار گرفته است. در نقشه­ی آن بر خلاف نقشه­نما، نظمی حاکم است و گنبدهای طاقگان موازی مسجد کاملاً بلندتر از گنبدهای سه جانب دیگر ساخته شده تا اقتباس آن را از هشتی گنبدی مساجد پیشین عثمانی نشان دهد. گنبد جلوی سردر مرکزی هنوز بلند و مرتفع است و شکل خیاره­ای دارد. برجکهای نورگیر کاشیهای ازنیق در بالای پنجره­های پیرامون صحن تعبیه شده و دارای کتیبه­هایی با رنگ سفید در مقابل آبی و سبز و تکه­ای از قرمز است که بی­تردید یادآور قاب کاشیدار در حاشیۀ مسجد اوچ­شَـرَفه­لی است.

کیفیت عالی بیرون بازهم بدان پایه نیست که شخص را برای فراخنای نفس­گیر و پرشکوه و هماهنگی محض نور و فضای داخل آماده سازد. نظام هشت ضلعی پایه­ها خوب گسترش یافته و در حقیقت رونوشت پرورده و ماهرانه­ای از نظام به کار رفته در مسجد رستم پاشا است. بارهای عمودی روی پایه­های هشتگانه حجیم شکل دوازده وجهی تحمیل شده است؛ دو تا از آنها (در طرفین محراب) با دیوار بیرونی ادغام شده­اند و شش پایۀ دیگر مستقل هستند. تکیه­گاه بیرونی گنبد در پشت­بندهای اضافی پوشیده در دیوارها جذب شده است. این نظام پخته با آزاد گذاشتن زوایای بنا، حس غریبی از فضا پدید آورده و معمار توانسته است به مقدار بی­سابقه­ای در دیوار نفوذ کند و داخل آن را در هر سطح با نور آکنده سازد. ولی احتمال می رود که از جلوۀ آن اگر پنجره­ها را شیشه­بندی منقوش کنند، کاسته شود. گنبد روی تاج پنجره­ها و نیم گنبدها روی تاجهای سه شقّه قرار گرفته است؛ دو ردیف از پنجره­های هلالی بر سینه­ی سنتوری آن رخنه کرده است.

در پایین مرکز گنبد یک صفّه­ قرار گرفته که دوازده ستون مرمری به ارتفاع دو متر از آن محافظت می کنند. در پایین آن یک حوضچه قرار دارد ولی حوضخانه­ی اصلی در صحن و در چهار جانب بناست. تورفتگی محراب از پیرامون آن بیرون نشسته و خود محراب و منبر مجاور از رخام زیبای مرمر است. این بخش از مسجد با کاشیهای زیبای ازنیق همچون نگارخانه­ی سلطنتی (به ترکی هونکار محفلی) در بخش چپ محراب تزیین شده است. این کاشیها با طرحها و نقوش گیاهی ظریف خاص این پروژه تولید شده و کیفیت عالی آن مورد تحسین روسها قرار گرفته است که بعضی از آنها در سال 1878 در خلال جنگ روسیه – ترکیه با خود برده­اند. کتابخانه­ی مسجد در زاویه­ی سمت راست محراب ساخته شده است.

احتمال دارد که سنان مجتمع سلیمیه را در سال 1574 م. در اواخر دهه­ی هشتم زندگی­اش به پایان برده باشد. او چهارده سال بعدی زندگی خود را نیز همچنان معمارباشی دربار [بوده] و سفارشهای او نسبت به سالهای پیش در حدّ متوسط بود و پروژه­ها را به طور فزاینده دستیارانش از پیش می بردند.