ابوالفضل احمد بن ابى طاهر خراسانى معروف به ابن طیفور (204-280ق) یکى از بزرگترین دانشمندان اهل سنت در زمینه ادبیات عرب، تاریخ اسلام و تراجم (صحابه شناسى) است. پدران او در اصل از مَروْرود بودند اما او در بغداد تولد و وفات یافته است. او در خانواده اى به دنیا آمد که خاندان آنها از کارگزاران دولت مأمون بودند ومأمون در همان روز ولادت ابن طیفور از خراسان به بغداد آمده بود.

شهرت او در بین علماى اسلام بیشتر به خاطر تألیفاتش در زمینه تاریخ و ادبیات عرب بوده و او را به عنوان مورخ بزرگ قرن سوم در کنار «بلاذرى» شمرده اند.

وى فرزندى به نام ابوالحسن عبیدالله داشت که او نیز از مورخان برجسته اهل سنت بود و بر کتاب «تاریخ بغداد» پدرش یک تتمّه نوشته است. همچنین کتاب «المتطرفات و المتطرفین» نوشته اوست.
ابن طیفور ادب آموز کودکان بود و به کودکانى که علاقمند نویسندگى بودند، اصول و فنون نسخه نویسى را یاد مى داد. و با توجه به تخصص خود در این زمینه در بازار «ورّاقان» بغداد مغازه اى داشت که به این کار مى پرداخت.

او در شعر نیز تبحّر داشت و شاعران و شعر آنها را به خوبى مى شناخت و کتابهایى در زمینه سرقت هاى ادبى کسانى نوشته است که شعر دیگران را ربوده و به نام خود منتشر کرده اند. او خود نیز شعر مى سرود که ابومنصور ثعالبى و دیگران اشعار او را نقل کرده اند.
درباره عقاید و مذهب فقهى او نکته در خور توجهى در دست نیست و فقط با مطالعه کتابهایش مطالبى قابل استنباط است. اما با توجه به صداقت علمى او در کتابهایش، بسیارى از مطالب تاریخى را که موافق با عقاید و تاریخ تشیع بوده نقل کرده است. از این رو براى مورخان شیعه حائز اهمیت مى باشد.
اساتید مهم او عبارتند از اسحاق بن یحیى ختّلى، ابودعامه قیسى، عمر بن شبة، ابو هفّان مهزمى، ابوتمام حبیب بن اوس طائى، احمد بن هیثم سامى و عبد الله بن ابى سعید ورّاق.
او شاگردان زیادى نیز تربیت کرده بود که از جمله آنها مى توان به فرزندش عبیدالله و احمد بن خلف بن مرزبان اشاره نمود.

ابن طیفور کتابهاى فراوانى تألیف کرده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ بلاغات النساء، که مطالب و گفته هاى زنان دانشمند عرب را دربر دارد و در واقع جلد یازدهم از کتاب «المنثور و المنظوم» او مى باشد. این کتاب در چهارده مجلد تنظیم یافته بود و فقط دو جلد یازدهم و دوازدهم آن در دست است و بقیه مفقود گشته است; 2ـ «بغداد» که تاریخ آن شهر بوده و از منابع مهم خطیب بغدادى براى تدوین و تنظیم تاریخ بغداد به شمار مى رود; 3ـ المؤلفین; 4ـ المختلف من المؤتلف; 5ـ القاب الشعراء و من عرف بالکنى و من عرف بالإسم; 6ـ المعروفون من الانبیاء; 7ـ مقاتل الشعراء; 8ـ الجامع فى الشعراء و اخبارهم; 9ـ فضل العرب على العجم.

یاقوت حموى و دیگران کتابهاى او را بیش از پنجاه عنوان ذکر کرده و فهرست نموده اند.


منابع:
1ـ خیر الدین زرکلى، الأعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چ8، 1989م، ج1، ص141; و ج4، ص65.
2ـ شمس الدین ذهبى، تاریخ الاسلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمرى، بیروت، دارالکتاب العربى، چ2، 1413ق، ج17، ص99، و ص429; ج20، ص255 به بعد.
3ـ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، 1407ق، ج10، ص299.
4ـ ابوسعید سمعانى، الأنساب، تحقیق عبد الرحمن بن یحیى المعلمى الیمانى، حیدرآباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، 1382ق، ج9، ص23 و بعد; ج12، ص128، ص500.
5ـ خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1417ق، ج4، ص156، ص211، ص433; ج10، ص346.
6ـ یاقوت حموى، معجم الأدباء، ترجمه عبدالمحمد آیتى، تهران، سروش، 1423ق، ج1، ص127.
7ـ امین الدوله أفطسى، المجموع الطیف، بیروت، دارالغرب الاسلامى، 1425ق، ص306.
8ـ ابو منصور ثعالبى، الإعجاز و الایجاز، قاهره، مکتبة القرآن، بى تا، ص414.