رفیق نورچشمی ما از سفر دور و دراز بازآمد. اطال الله بقائه بحق سید العرب و العجم ان شاءالله. و این هم سوغات ارزشمند ایشان:

Ottoman

 و این هم شعری ناب در نعت رسول مدنی به عنوان خیرمقدم و حسن مطلع و آغاز آشنایی دوباره تقدیم به ایشان، که البته به جهت بی سوادی و خالی بودن عریضه از شاعر ارجمند کشورمان جناب آقای علیرضا قزوه وام گرفته ام:

در ذكر و دعا تن شستيم، ترتيل و تلاوت با ماست
سالي همه لبريز از فيض، سالي همه بركت با ماست

سالي همه شور است امسال، يك پارچه نور است امسال
هم اين همه شوكت در ما، هم آن همه بركت با ماست

در زير كسايي از نور، از مكر زليخا رستيم
تا يوسف زهرا داريم، پيراهن عصمت با ماست

تا ديده دل وا كرديم، ديديم خدا پنهان نيست
تا ترك تمنا كرديم، ديديم قيامت با ماست

هم نفخه‌اي از صور است اين، هم نور علي نور است اين
هم ذوق زيارت داريم، هم شوق عبادت با ماست

پيغام سحر آوردند، سوغات سفر آوردند
از غيب خبر آوردند، آيينه غيبت با ماست

در بارش بسم‌الله‌ايم، از اهرمنان باكي نيست
از فقر و غنا لبريزيم، تا گنج قناعت با ماست

قد افلح من زكيها...، خوانديم و تبسم كرديم
من كان يريدالعزه...، خورشيد ولايت با ماست

سالي همه سرشار از عشق، سالي همه لبريز از شور
سالي همه سيراب از نور، پيغمبر رحمت با ماست