برتراند راسل
جنجالی ترین و نامدارترین چهرۀ خاندان اشرافی راســل در سدۀ بیستم، برتـراند راسـل؛ فیلسوف شهیر است. [برتراند آرتور ویلیام راسل] برتراند راسل دومین پسر ویسکونت آمبرلی (پسر سوم ارل راسل اول) بود و مادرش دختر لرد استانلی دوم. لرد آمبرلی و همسرش به گرایش های روشنفکرانه شهرت داشتند و لذا تربیت برتراند و برادرش؛ فرانک راسل ده ساله را به دوستان آته ئیست (ملحد) خود سپردند.
در سال 1874 مادر برتراند به بیماری دیفتری درگذشت و 18 ماه بعد پدر برتراند نیز مرد. از آن پس تربیت این دو برادر را مادربزرگ شان به دست گرفت که به آئین پوریتان تعلق داشت. برتراند راسل از 11 سالگی تحت تأثیر فضای خانوادگی به ابراز تردید نسبت به عقاید دینی پرداخت.
در سال 1890 راسل هیجده ساله تحصیلات دانشگاهی را در کالج ترینیتی کمبریج آغاز کرد. او در سال 1894 به رغم تمایل خانواده اش با یک زن آمریکایی از فرقۀ کواکر وصلت کرد. راسل پس از سفری دو ساله به ایالات متحدۀ آمریکا و آلمان، در سمت استاد دانشکدۀ علوم اقتصادی و سیاسی لندن منصوب شد. او کمی بعد اولین کتاب خود را به نام سوسیال دمکراسی آلمان (1896) منتشر نمود. راسل 24 ساله در این زمان در صفوف مخالفین جنگ بوئر و تجاوز بریتانیا به جنوب آفریقا جای داشت. در سال 1903 از همسرش جدا شد و از سال 1908 به عضویت انجمن سلطنتی درآمد و در سال 1914 به حزب کارگر پیوست. او در دوران جنگ اول جهانی از مخالفان سرسخت جنگ بود و به این دلیل از ادامۀ تدریس وی در کالج ترینیتی محروم شد و در سال 1918 به مدت شش ماه به زندان افتاد. در سال 1919 با زنی به نام دورا بلاک آشنا شد. در سال بعد، این دو سفری به چین داشتند و در سال 1921 ازدواج کردند. راسل در سال 1920 به روسیۀ شوروی نیز سفر کرد و در بازگشت کتاب بلشویسم در عمل و تئوری را نوشت که متضمن انتقاد از حکومت شوروی بود. در سال 1931 با مرگ برادرش به «ارل راسل سوم» ملقب شد و در سال 1935 رابطۀ او با دورا بلاک به جدایی کشید. در سال های 1938 و 1939 در ایالات متحدۀ آمریکا تدریس می کرد و در همین زمان بود که با انتصاب وی به مقام استادی سیتی کالج نیویورک مخالفت شد. یکی از دلایل این اقدام حمایت راسل از «بی اخلاقی جنسی» عنوان شد. او در این دوران کتاب معروف و پرفروش تاریخ فلسفۀ غرب (1945) را نوشت. در سال 1944 به انگلستان بازگشت و در کالج ترینیتی به تدریس پرداخت.
در دوران 15 سالۀ پس از جنگ دوم جهانی، برتراند راسل به تدریج به شخصیتی سرشناس بدل شد و در اوج شهرت و محبوبیت قرار گرفت. این امر به طور عمده مدیون برنامۀ «تراست مغزها» بود که در این دوران بی.بی.سی با مشارکت و حضور راسل پخش می کرد. در سال 1950 جایزۀ نوبل ادبیات به راسل اعطاء شد. از آن پس توجه راسل از فلسفه به سیاست بین المللی معطوف شد. در سال 1952 از سومین زنش؛ پاتریشیا اسپنس جدا شد و با یک زن آمریکایی به نام ادیت فینچ ازدواج کرد. از سال 1958 به همراه تعدادی از برندگان جایزۀ نوبل (از جمله انیشتین) مبارزه برای خلع سلاح اتمی را آغاز کرد. به دلیل این تکاپوها در سال 1960 راسل و همسرش به هفت روز زندان محکوم شدند. در دهۀ 1960 مبارزه با سیاست های ایالات متحده آمریکا در ویتنام را آغاز کرد و به همراه ژان پل سارتر و تعدادی دیگر از روشنفکران نامدار اروپا یک دادگاه بین المللی برای رسیدگی به جنایات جنگی آمریکا در ویتنام تشکیل داد.
ارل راسل سوم بی تردید از منتفذترین روشنفکران سدۀ بیستم میلادی است. وی در طول حیاتش بیش از چهل کتاب در زمینه های متنوع فلسفه، ریاضیات، علوم، اخلاق، جامعه شناسی، آموزش و پرورش، تاریخ، دین، سیاست و غیره منتشر کرد. زندگی نامۀ خودنوشت راسل در اواخر دهۀ 1960 در سه جلد منتشر شده است.
منبع: زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران ـ عبدالله شهبازی ـ جلد سوم.